بسیجی

بسیجی

بسیجی

بسیجی

زینت خانه ی ما عکس رخ خامنه ای است . . .

افسران - زینت خانه ی ما عکس رخ خامنه ایست . . .
 
 

باکی نیست

اینها چه می دانند

در لا به لای مناجات ِ بهترین بنده خدا بودن(1)

چه لذتی دارد...

1.دعای پیامبر نور و رحمت (ص): پروردگارا ! زنانی که خود را پوشیده نگه می دارند،مشمول رحمت و غفران خود بگردان.. {مستدرک الوسائل،ج 3 ،ص 244 }


بسیجی بودن یک ارزش و آمادگی برای دفاع از حق- حق شناسی و حق پرستی و پاسداری و صیانت از حق است


بسیجی بودن یک ارزش و آمادگی برای دفاع از حق- حق شناسی و حق پرستی و پاسداری و صیانت از حق است؛ می توان مفهوم بسیج را با مفاهیمی مانند: انصار و مهاجران، اصحاب امام زمان(عج)، یاران حق، مرزبانان توحید، شیفتگان خدمت، تشنگان ولایت، پاسداران عدالت، جنود الهی و حزب خدا و منتظران ولی الله و رهروان خمینی کبیر(رض) تطابق داد و از ایشان به بزرگی و بزرگواری و کرامت یاد کرد. در این مقاله به گوشه هایی از صفات منتظران راستین ولی عصر ارواحنا فداه اشاره شده که می توان تبلور صفات یاد شده را در بسیجیان جستجو کرد و انتظار می رود تا بسیجیان با اخلاص اردوگاه خمینی کبیر(رض) با توکل بر خداوند و تلاش صادقانه تجلی صفات یاران مهدی(عج) را نوید بدهند و یاد آن بزرگوار را در دلها و جانها زنده کنند و الگوئی برای نسل امروز و نسلهای آینده باشند مطلب را با هم از نظر می گذرانیم.
و اینست رمز و راز بسیج و بسیجی؟!
اینک به ده ویژگی از صفات یاران مهدی(عج) و فضائل منتظران آن حضرت اشاره می نماییم؛ باشد که خداوند توفیق معرفت و اطاعت به همه ما کرامت فرماید و فکر و فرهنگ و تفکر بسیجی و انتظار را در دلها و جانهای ما زنده سازد و عشق به ولایت را سرمایه و توشه طی طریق ما قرار دهد.
¤ ویژگی یاران و منتظران مصلح موعود
یکی از مسائل پربرکت، سازنده، تاثیرگذار و الهام بخش امت بزرگ اسلامی و پیروان اهل البیت(ع) مسئله انتظار است.
انتظار، آمادگی برای جهانی بهتر، نویدبخش، عدالت خواه و سرشار از ایمان و معنویت و اخلاق است.
انتظار دو بعد سلبی و ایجابی دارد:
الف: نفی وضع موجود
ب: اثبات وضع مطلوب
چه بسا این حقیقت نورانی به نوعی در دعای شریف ندبه وافتتاح و دعاهای مشابه دیگر به صورت بسیار حکیمانه ای ترسیم شده است.
گوهر انتظار از دیدگاه اهل البیت(ع) آرمانخواهی و آرمان گرائی و عشق به بهترین شرائط زندگی برای جهان بشریت است. شرائطی که تمامی استعدادها شکوفا شود و عدالت جهانی حاکم باشد و فقر و محرومیت زدوده شود.
انتظار روح امیدواری و انگیزه نسبت به آینده است:
انسان اهل انتظار هرگز مایوس نمی شود که یاس از گناهان کبیره است. به لطف خداوند و وعده های الهی امیدوار است و برای آینده ای بهتر تلاش می کند.
در روایات آمده است:
کسی که انتظار حاکمیت ما را می کشد مانند کسی می ماند که با خون خود در راه خداوند غوطه می خورد.
در اینجا چند ویژگی بسیجیان راستین و منتظران واقعی آن حضرت را توضیح داده، امید آنکه خداوند متعال توفیق درک این عید بزرگ و صبح سعادت را به همه ما عنایت فرماید.
1-معرفت کامل
یکی از صفات بارز و برجسته مومنان معرفت است؛ ارزش انسانها به معرفت آنهاست- هرچه معرفت کاملتر باشد ارزش انسان والاتر است.
گوهر وجودی انسانها را معرفت تشکیل می دهد، معرفت چراغ راه و راهنماست، معرفت سرمایه دنیا و آخرت است، معرفت بذر شهود و حضور و ادراک حقایق عالم است- معرفت بذر مراتب و درجات قیامت است.
بدون معرفت نهال تعالی انسان پا نمی گیرد و درخت وجود انسان برنمی دهد.
معرفت گوهر شب چراغ جان انسان است و خود کلید معرفه الله است.
در انگاره های دینی افضل انسانها و اکمل ابناء بشر بامعرفت ترینشان است.
و خداوند بزرگترین سرمایه ای که به انسانها داده و آنها را بر دیگر موجودات عالم امتیاز بخشیده، سرمایه و گنجینه معرفت است و «معرفه یفرق بها بین الحق و الباطل».
معرفت کامل با معرفت رسول الله (ص) و ائمه هدی(ع) و غیب و شهادت و دنیا و آخرت بهم آمیخته است و عرفان خداوند منان با عرفان پیامبران و اولیاء و سفرای الهی هم بهم گره خورده و شناخت خداوند و اسمای حسنا و صفات علیا و افعال حکیمانه و ربوبیت و رزاقیت و دیگر صفات او راهنمای انسان به احسن نظام و اتم صنع و اکمل انعام است. البته معرفت شاخه های فراوان دارد که در جای دیگر باید به آن توجه شود که اهم آن شناخت زمان و حادثه ها و شرایط و نیازها و ضروریات است.
2- محبت
معرفت موجب محبت می شود، معرفت عامل عشق و محبت است محبتهای کیمیای انسانسازی و توجه است محبت در انسان تحول ایجاد می کند چنانکه قرآن کریم می فرماید: «والذین آمنوا اشد حبالله».
این کیمیای محبت است که انسان را می سازد و پاک و پاکیزه می کند و آلودگیها را از دل انسان می زداید. حب خداوند و حب اولیاء خدا بزرگترین سرمایه هاست.
اکسیر محبت انسان را به دیار تولی می رساند. محبت حقیقی و عشق حقیقی چشم را بینا و گوش را شنوا و دل را شیفته محبوب می کند و سختی ها را در راه وصول به محبوب برانسان آسان می سازد در روایات آمده است که «المرء مع من احب» انسان با کسی است که او را دوست می دارد؛ در حقیقت رابطه محبت انسان را شبیه محبوب و از جنس او می سازد. چنانچه فرموده اند: «لادین الاالحب»: نیست دیگر مگر محبت (یعنی محبت شاخصه دینداری است).
از رسول اکرم(ص) نقل شده که فرموده اند:
«هرکس ما را دوست بدارد فردای قیامت با ما خواهدبود.»
اگر انسانی، سنگی را دوست بدارد خداوند او را با آن سنگ محشور فرماید.
و چه بسا کنایه از ارتباط با بت ها و مظاهر گوناگون باشد؛ بهرصورت محبت و عشق به امام عصر (ارواحنا فداه)؛ محبت و مودت و حب عملی و ارتباط واقعی با خاندان عصمت و طهارت(ع)، گوهره دین و جوهره ایمان و یقین است «و هل الدین الا الحب» آیا حقیقت دین جز محبت و عشق و انس و دوستی و ولایت و ارتباط و سنخیت با پاکان و پاکیزگان و اهل آیه تطهیر(ع) چیز دیگری هست؟
رسول الله(ص) فرموده اند:
هرکس قومی را دوست بدارد و با آنها ولایت و ارتباط برقرار نماید، روز قیامت با آنها محشور خواهدشد. این دوستی موجب ارتباط، نزدیکی، تقارب، سنخیت، تعامل، تاثیرپذیری، همگرایی، توالی و ولایت و انس و عشق و الگوگیری و همرنگی خواهدشد.
و همین سنخیت و ولایت و قرب و تعلق خاطر، عامل نجات انسان از مهالک و پیروی از اهل بیت(ع) خواهدشد و چه بسا سر روایاتی که می فرماید: «افضل الاعمال انتظار الفرج».
«محبوبترین اعمال در نزد خداوند متعال انتظار فرج باشد.»
به همین محبت و ولایت و عشق به همه خوبیها و پاکیها و تبری از همه بدی ها و زشتی ها مربوط می شود. و گوهر این روایات، عالی ترین درجه حب نسبت به عالیترین مرتبه محبوب باشد و آنگاه این مفهوم بصورت بسیار روشن صادق است که محبوبترین اعمال در نزد خداوند انتظار فرج است. 
از امیرالمومنین روایت شده که در پاسخ زیدبن صوهان که از آنحضرت سوال نموده: بهترین اعمال در نزد خداوند متعال چیست؟ فرموده اند: انتظار فرج است. البته این نوع روایات نوعا نسبی است. 
لیکن گوهر آن محبوبترین عشق ها نسبت به محبوبترین معشوق ها و محبوب هاست؛ عشق خداوند متعال و عشق اولیاء او و عشق ولی اولیا و خاتم اوصیا و چشم بینای عالم وجود و واسطه غیب و شهود و ذخیره الهی و سر غائی آفرینش و مظهر غیب مطلق و اسم جامع و اسم اعظم و تجلی آیه نور و آیه تطهیر و سوره کوثر و اهل حضرت بقیه الله ارواحنا فداه است. 
«مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم 
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم»
در هر صورت محبت نسبت به خداوند متعال و پیامبر اکرم(ص) و ائمه هدی (ع) و فاطمه زهرا(ع) و محبت نسبت به حضرت حجت (عج) و تلاش در راه تحصیل رضایت آن بزرگوار از اهم امور است و باید در راه آن اهتمام ورزید و در راه وصول به آن مجاهدت کرد و عوامل دوری و غفلت را زدود و عوامل انس و اتصال و وحدت را فراهم ساخت. 
و همین معنا بهترین و زنده ترین محور تفاهم و تعامل و تالف و تعلق پیروان اهل البیت (ع) و امت اسلامی خواهد بود؛ باید در تبیین و تعریف و توضیح و تحقق آن کوشید و آنرا چراغ راه و رمز الفت و اتحاد اسلامی و تولی و تبری قرار داد. 
3- بصیرت 
تعمق و تدبر و بصیرت در دین چراغ راهنمای انسانهاست؛ بصیرت در صراط مستقیم همانند قطب نمائی است که جامعه اسلامی را به سمت اهداف بلند و متعالی آن هدایت می کند و در طوفان حوادث روزگار مانع سقوط، انحراف و انحطاط می گردد. 
در میدان عظیم تضارب افکار و اندیشه ها و تنازع بقاء و مکتب ها واسم های گوناگون و جنگ های عظیم تبلیغاتی و رسانه ای و فرهنگی و دیدگاهها و نظرات گوناگون مذاهب و مکاتب اسلامی و غیر اسلامی، آنچه پس از معرفت، راهنما و روشنگر است تشخیص درست و بصیرت لازم در راه است. 
پرچم ولایت و امامت و رهبری و هدایت امت را کسانی می توانند بدوش بگیرند که دارای سه ویژگی باشند: 
الف: صبر و بردباری 
ب: بصیرت و بیداری 
ج: آگاهی و معرفت نسبت به مواضع حق 
مهم تشخیص صحیح و حکیمانه است. 
ممکن است افرادی اهل اقدام و عمل باشند و اراده برای کار و تلاش نیز داشته باشند لیکن در حوزه عمل تحت تاثیر القائات شیطانی، نفسانی و مانند آن قرار می گیرند. شمشیرها و زبان های آنها از پایگاه روشن ایمانی و اعتقادی برنخواسته و از الهام الهی و رحمانی نشأت نگرفته بلکه عوامل دیگری موثر بوده که این نوع اقدام نه تنها ارزش نداشته بلکه چه بسا ضدارزش باشد و آثار تخریبی آن از آثار مثبت آن بیشتر خواهد بود.
خوارج از همین قماش نامردمان بودند و در طول تاریخ نیز این قبیل جاهلان و غافلان و فریب خوردگان کم نیستند؛ اگرچه متنسک به دیانت باشند اما کوته نگری ایشان ضربات مهلکی بر پیکره اسلام اصیل وارد خواهد ساخت.
امروز نیز جهان اسلام گرفتار عناصر مسئله دار، تندرو، خشن و گروه های تکفیری و وهابی و منافق و سرسپرده و پرادعاست که هر یک تبری برداشته و بر قامت استوار و با عظمت این دین قویم و این شجره طیبه عدالتخواه و انسانساز می زنند.
مفهوم بصیرت در دین تشخیص حکیمانه و عمل خردمندانه است؛ بصیریت در دین و رصدگری مصالح و منافع دین و پیروان آن و صیانت از کیان آن یک ضرورت است؛ باید از اصول و مبانی دین تجاوز نشود و کسی کاسه داغ تر از آش نباشد و از پاپ کاتولیک تر نگردد.
تعقل و تعادل را حفظ می کند وزانت دینی و اخلاقی داشته از افراط و تفریط بدور باشد.
این چنین شخصیتی سیره پیامبر(ص) و ائمه هدی(ع) را رعایت می کند؛ نان را به نرخ روز نمی خورد- فریبکار نیست و اغراء به جهل نمی کند و خود مغرور نمی شود و دین را وسیله اهداف نفسانی قرار نمی دهد؛ بلکه از دین بعنوان چراغ سعادت و کارافزار حیات طیبه استفاده می کند.
البته در مسائل پیچیده و نیازمند به تحقیق و تفحص و کاوش و کند و کاو و جهد و اجتهاد می کند و از عالمان دین شناس و وظیفه شناس پیروی می کند و اگر خود چراغدار و چراغ بان حریم دین نباشد از عالمان ربانی نور می گیرد و بهره می برد و به آنها تأسی می جوید.
4- نصرت و یاری کردن
موضوع مهم تبلور اندیشه ها و آرزوها و آرمان ها در صحنه عمل و عملیاتی کردن اندیشه ها و دیدگاه هاست. اگر هزاران اندیشه و فکر خوب در ذهن انسان ها باشد کافی نیست گرچه لازم است لیکن زمانی افکار بلند و آرمان های بزرگ شکل عملی خواهد گرفت و تأثیرگذار و الهام بخش خواهد بود و سرنوشت ها را دگرگون می کند که از عالم ذهن و تصور به عالم واقع و تحقق برسد و ساز و کارهای مناسب اجرائی و عملیاتی برای پیاده کردن آن آرمان های متعالی فراهم شود.
آنچه همواره تاریخ ساز و ماندگار است تبدیل اندیشه های ذهنی و تصورات خیالی و آرمان های قلبی به جریان جاری و رود پرخروش زندگانی است. حرف را به عمل گره زدن و عینیت سازی سخن و نمود عملی یافتن.
ابر باران زا و اندیشه های الهام بخش و تأثیرگذار و سازنده می تواند سرنوشت را دگرگون سازد و مسیر کاروان بشریت را متحول نماید.
بدون تردید در طول تاریخ بشریت مردانی بزرگ با اندیشه ها و ایده های متعالی بوده اند که توانسته اند کاروان بشریت را هدایت کنند و برهنگان و یا مظلومان را عزت بخشند و متجاوزان و متجاسران را سر جای خود بنشانند. و این مردان فخر بشریت و سرمایه سعادت انسان ها هستند.
اینجا میدان بزرگ امتحان و ابتلای الهی است؛ در اینجا شخصیت برگزیدگان تاریخ شکوفا می شود و خدمتگزاران راستین جامعه بشریت از مرفهان بی درد و مسرفین بازشناسی می شوند چنان که در حدیث آمده است: در کشاکش و فراز و نشیب روزگار و تحولات زمانه گوهره مردان بزرگ شناخته می شود یا روشن و دانسته می گردد.
آری! در دوران حوادث و طوفان هاست که کشتیبان کارآزموده و امتحان داده و تلخ و شیرین و سرد و گرم چشیده از مدعیان بی هنر شناخته می شود. در اینجا موضوع نصرت اسلام و قرآن و در زمره انصار قرار گرفتن و لباس نصرت دین و یاری امام عصر (ارواحناه فداه) را بر قامت پوشیدن و همچون انصار امام حسین(ع) فداکاری و جانبازی کردن، معیار است؛ صحنه-صحنه حق و باطل و میدان کربلا و عاشورائیان تاریخ و تاریخ سازان پاک سرشت و روشن ضمیر و تفکیک آنها از طاغوتیان و یزیدیان است.
خط جدایی وفاداران راستین مکتب امامت و ولایت از سست عنصران خودباخته و سرانجام تحقق این معنای بلند و سنت الهی که:
«کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله.»
یاران امام زمان (عج) و دوستداران آن بزرگوار در زیارتنامه شریف و دعای عهد مکرر بر این وفاداری و فداکاری و بصیرت و نصرت در راه تحقق آرمانهای حضرت(عج) تاکید نموده و بر این ایمان و ایثار عشق می ورزند. من آماده نصرت شما هستم تا خداوند دین خودش را بواسطه شما زنده کند.
من با شما هستم با شما نه با دشمنان شما.
کاش من با شما و در کنار شما بودم و به درجه رفیع شهادت نائل می شدم و به این فوز بزرگ و عظیم می رسیدم.
5- وفاداری و فداکاری
چون آرمانها بزرگ واهداف متعالی و جهانی و جاودانه است بقدر اهداف باید عزم و اراده و انگیزه و عشق و ایمان و تلاش و مجاهدت باشد و گرنه «نابرده رنج گنج میسر نمی شود» - «من جد و جد» هر کس تلاش کند به هدف خواهد رسید؛ باید در میدان مسابقه به سوی خیرات و برکات بر همگان سبقت گرفت و در یک رقابت نفس گیر قله های شرف و فضیلت را فتح کرد و چراغ نورانی عزت و شرف را به دست گرفت.
چون آرمان مهدویت (ع)، بزرگترین و بالاترین آرمانهای بشریت است به مجاهدت و ریاضت و عشق و فداکاری نیاز دارد؛ هرگز نازپروردگان نبرند ره بجائی و مرده دلان پیروز نخواهند شد.
باید با نشاط و عزم و اراده، با جهاد و اجتهاد و با صبر و استقامت بپا خواست و بر خداوند متعال توکل کرد که «من یتوکل علی ا... فهو حسبه.»
مفاد دعاهای عهد و افتتاح، پیمان با ولی عصر ارواحنا فداه و بیعت با آن حضرت و آمادگی و تدارک همه جانبه برای هرگونه جانفشانی و جانبازی است.
این دست بیعت در دست ولی عصر ارواحنا فداه تا قیامت است و آمادگی آنقدر بالاست که اگر مرگ نیز حائل و واسطه شود باز اعلان آمادگی نموده تا از قبر سربرآوریم و در رکاب جانان جانفشانی کنیم.
این عهد وفای به عهد الهی و پیمان ربوبی، وفای به بیعت، وفای به میثاق امامت، وفای به ولایت الهی و ولایت اولیای الهی، است؛ از عالم ذر تا غدیر خم و تا یوم الانذار و حدیث منزلت با خمسه طیبه اهل کساء و آیه تطهیر و مباهله وفای به اهل البیت(ع) و مودت در رابطه با ذوالقربی و رسول اکرم(ص) و حدیث شریف ثقلین و مظاهر اسماء الله الحسنی و صفاته العلیاء وفای با آن کس که تجلی آیه نور است و تحقق آیه شریفه «و من عنده علم الکتاب» و آیه شریفه «وجعلنا هم ائمه لما صبروا و کانو بآیاتنا یوقنون» همه تجلی این تولی است. هم ایشان که فرمانروایان کشور صبر و یقین و پاسداران و حافظان حریم توحید و امنای الهی بر وحی و تنزل هستند.
وفای به عهد فطرت، که ریشه در تکوین و تشریع هر دو دارد و تشریع نیز مکمل تکوین است و معرفت اکتسابی نیز ظهور معرفت فطری است ثمره این شجره طیبه است. امامت معصومین (ع) که الگوی همه ارزشهای مکتب می باشد و امامت و عدالت، عصمت و طهارت همگی ریشه در عمق فطرت و سرشت عالم دارد.
6- اعتصام به حبل الله
قرآن کریم همه ما را به اعتصام و چنگ زدن به ریسمان استوار الهی و صراط مستقیم ربوبی و تمسک به حبل الله امر می کند.
اعتصام به حبل الله دارای مراتب و منازل فراوان فردی و خانوادگی و اجتماعی و سیاسی و ظاهری و باطنی و اخلاقی و اعتقادی و معرفتی است و ابعاد گسترده حیات انسانها را پوشش می دهد.
اعتماد به حبل الله در درجه اول از عشق و ایمان بالله و ذکر و انس با حضرت حق و توسل و توکل به او شروع می شود.
حبل الله ریسمان الهی است و موجب صعود انسان از وابستگی ها و اسارت ها بسوی خداوند متعال می گردد انسان را از ظلمات جهل و غفلت و جهالت بسوی نور آسمانها و زمین هدایت می کند که:«الله نور السموات و الارض- الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور».
«حبل الله» ریسمان قرآن و عترت است؛ ریسمان امامت و ولایت و حلقه اتصال به هدایت و نصرت الهی است.
حبل الله ریسمان وحدت و همدلی، تفاهم و تعامل، عشق و محبت، اخلاص و استقامت در راه خداست.
اعتصام بحبل الله وظیفه همه مسلمانان و رمز عزت و سربلندی و اعتلای اسلام و مسلمین است.
اعتصام بحبل الله پیوند دلها و زبانها، تجسم اخوت و اتحاد، پیوند همفکری و همکاری و تعاون بر بر و تقوی است.
برای برقراری حکومت عدل جهانی یکی از مولفه های موثر و سرنوشت ساز اعتصام بحبل الله است.
باید همه اقشار مسلمین دست در دست یکدیگر نهاده و برای پیروزی اسلام و مسلمانان قیام کنند و بپا خیزند.
«و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا»:
در این آیه کریمه خداوند متعال در دستور بسیار حکیمانه و سرنوشت ساز و مکمل یکدیگر بیان فرموده:
الف: همه به ریسمان الهی چنگ بزنید.
ب: از تفرقه پرهیز کنید.
امر است و نهی، ایجاب است و سلب، اقدام است و ترک، اقبال و تبشیر به اعتصام به حبل الله و ادبار و نهی از تفرقه و تشتت.
اساس نیز بردستور اعتصام به حبل الله و نه دستور اجتماع و یا جمع شدن در یک مکان و یا زیر یک سقف نه.؟!
آنچه از ما خواسته شده اعتصام بحبل الله است؛ که همگی به ریسمان خدا چنگ بزنیم و درجهت اعتصام بحبل الله تلاش و مجاهدت و اقدام نموده و اصل را به اخوت و محبت و عدالت قرار دهیم.
چرا که باید تمامی انگیزه ها و گرایش ها و اقبال ها درجهت اعتصام بحبل الله باشد و بس؟!
7-نیت و انگیزه الهی
نیت اساس وریشه عمل است«النیه اساس العمل»؛ عمل بی ریشه مانند درخت بی بن است همانطور که درخت بدون ریشه موضوعیت نخواهد داشت و ثمر نخواهد داد؛ اعمال انسانی نیز تابع ریشه ها، مبانی فکری و اعتقادی و انگیزه است؛ امیرالمؤمنین در نهج البلاغه فرموده اند:«بدان هر ظاهری باطنی متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاک و پاکیزه باشد باطنش نیز پاک و پاکیزه خواهد بود و آنچه ظاهرش پلید باطنش نیز پلید باشد خواهد بود. و پیامبر (ص) فرمود: بدان برای هر عملی رویش هست و هر رویشی از آب بی نیاز نیست1.
و بدان برای هر عملی گیاهی است و هیچ گیاهی از آب بی نیاز نیست و آب ها مختلفند آن آب که پاک باشد سیراب کردنش، کشتش پاک و میوه آن شیرین خواهد بود و آنچه که سیراب شدن آن پلید باشد، کشتش پلید و میوه اش تلخ خواهد بود.
«نیت» قوام شخصیت انسان را تشکیل می دهد و گفتار انسانها از شخصیت روحی و معنوی آنها شکل می گیرد و تحت هدایت تعقل و روح و جان و قلب عمل می کند؛ هرچه روح قوی تر قلب نورانی تر- انگیزه ها الهی تر عمل شایسته تر خواهد بود؛ شاکله وجودی انسانها را مجموعه ای از افکار و انگیزه ها و اخلاقیات و اعمال تشکیل می دهد و ساختار و ساختمان فکری و روحی انسانهاست که ساختار عملی و رفتار و گفتار و روابط انسانی و اجتماعی انسانها را سامان می دهد و می سازد و چه بسا آیه شریفه «قل کل یعمل علی شاکله».
به این حقیقت اشاره نموده و پرده از روی این واقعیت برگرفته که شاکله وجودی انسان و قوام حیات او را انگیزه های باطنی و روحیه ها می سازند.
و اساس بنای وجودی انسان به افکار و نیات او وابسته است.
در روایتی امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند: کردارها و رفتارها و گفتارها. میوه ها و ثمرات نیت ها و انگیزه هاست؛ فردای قیامت مردمان برحسب نیاتشان محشور می شوند.
علت خلود اهل آتش در آتش نیات و شخصیت باطنی آنهاست و علت جاودانگی اهل بهشت در بهشت نیز نیات و شخصیت باطنی و هویت درونی آنهاست و جوهر وجودی انسانها منشأ است و قلب آنها نه قالب آنها. اعمال و اشکال و فرمهای ظاهر و قالبی نشاندهنده باطن و حقیقت انسانهاست و شاکله انسانها را نیات انسانها می سازد. نیات خیر و حشر نیز به تراوشات روح و تنزلات حقیقت انسانها مربوط می شود.
نیت ها زمینه ساز الطاف و عنایات خداوند متعال است؛ نیت ها عامل توفیق و تداوم لطف الهی است نیت پاک گوهر بی بدیلی است که هرگز قابل جایگزینی نیست.
باید کوشید تا این سرمایه ارزشمند را تحصیل کرد؛ باید از خدا خواست و در دعا و انابه به درگاه ایزدی و اخلاص در عمل کوشید؛ نیت پاک عامل برکت است و سرمایه سعادت؟!
باید با انگیزه الهی برای کسب مکارم و عشق به خدمت و پاسداری و صیانت از مکتب توحید بپا خواست.
باید عازم و مصمم بود و با عزم و اراده برای پیشبرد آرمانهای بلند و متعالی اسلامی کوشید؛ باید پرچم عزت و شرف را بدوش گرفت و تا فتح قله ها نهراسید نباید مأیوس شد و باید کار را چنان دنبال کرد که رهبران الهی انجام دادند و کربلائیان با خون نوشتند و عاشورائیان در این رابطه عشق بازی کردند. آنچه ربی ها و ربانیون انجام دادند، آنچه مردان خدا و رجال دین برگزیدند همان را باید برگزید، مردانی که تجارت و بیع آنان را از یاد خدا غافل نمی کند و البته خداوند نیز توفیق خواهد داد و خریدار هم خداست که «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم.»
8-صبر و استقامت در راه خدا
دین ما میدان جهاد و مجاهدت در راه خداست؛ میدان فداکاری برای حاکمیت ارزشهای الهی است و عرصه مبارزه با شیاطین و طاغوتیان و عمال آنهاست.
و جز با صبر و استقامت و مجاهدت و ریاضت و برنامه ریزی و تدبیر حکیمانه توفیق چشمگیر حاصل نخواهد شد؛ این عرصه، عرصه تبلور ایمان راستین اصحاب یقین و تقابل با جریانهای سلطه گر و استکباری عالم است. از یک سو اصحاب معرفت و خدمتگزاران با صداقت و امانت و از سوی دیگر ارباب قدرت و سردمداران شرک و نفاق و خیانت در برابر یکدیگر قرار گرفته و]تا بود چنین بوده و تا هست[ چنین هست و تنها راه تدبیر حکیمانه و صبر و استقامت در راه خدا و توکل علی الله است.
«و من یتوکل علی الله فهو حسبه» خداوند خود کفایت خواهد فرمود. اگر مسلمانان در صدر اسلام پیروز شدند و اگر قله ها را فتح کردند و اگر تا اندلس و قرناطه و اشبیلیه و قرطبه پیش رفتند و اگر فرهنگ و تمدن در شرق و غرب عالم ساختند و اگر از ایروان تا قیروان و از سمرقند و بخارا تا پکن و مالزی و اندونزی و تایلند و شرق دور تا غرب اروپا و شمال آفریقا همه جا فرهنگ و تمدن اسلامی درخشید و دلها را زنده کرد و به امت اسلامی هویت بخشید و چراغهای نورانی اسلامی را روشن کرد و مرزبانان بزرگی برای پاسداری از اسلام ساخت و ابن سیناها و مولوی ها، سعدی ها و حافظ ها، شیخ طوسی ها و شیخ مفیدهاو شیخ بهائی ها و شیخ انصاری ها و خواجه نصیرالدین طوسی ها و ملاصدراها و ابن عربی ها را ساخت.
و هزاران انسان وارسته و عالم و عارف و فیلسوف و حکیم و ریاضی دان و پزشک و فیزیکدان و شیمی دان بزرگ تربیت کرد- که قطعا تحولات امروزی غرب مدیون فداکاری های دیروز مسلمانان و اندیشمندان عالم اسلام است- این همه به برکت اسلام اصیل است؛ اگر پیوند رنسانس در غرب را از دنیای اسلام و فرهنگ و تمدن اسلامی جدا کنیم هرگز رنسانس فرهنگی و تمدنی و تحولی در غرب بوجود نمی آمد و اینهمه مدیون جهاد بزرگ علمی و عملی اندیشمندان اسلامی و بیدادگران اقالیم قبله و سرداران ادب و قلم و زبان و فکر و اندیشه است و امروز نیز دنیای اسلام به این جهاد نورانی نیازمند است.
9- مجاهدت در راه خدا
جهاد همه جانبه و فراگیر برای احیای مجد و عظمت اسلامی یکی دیگر از صفات یاوران مهدی(عج) و یکی از ویژگیهای ارباب ادب و معرفت و شیفتگان حق و عدالت است.
جهاد، مایه عزت امت اسلامی است، جهاد مفهوم وسیع و ابعاد گسترده ای دارد.
جهاد علمی و عملی، اخلاقی و معرفتی و مبارزه و تلاش همه جانبه برای عزت اسلام و مسلمانان و برای پاسداری از ارزشهای اسلام و امت اسلامی و تمامی مظلومان و مستضعفان عالم یک رسالت الهی است؛ آری! «المؤمن علوی و المؤمن مجاهد» مؤمن علی گونه است و مؤمن مجاهدست.
جهاد در معارف دینی ابعاد گسترده ای دارد:
1- جهاد با نفس 2- جهاد تبلیغی 3- جهاد با دشمنان یا جهاداکبر و جهاد اصغر
روش جهاد نیز بسیار مهم و قابل توجه و تأمل است؛ جهاد بر مبنای تقوی و حکمت و در جهت تحقق عدالت و آرمانهای الهی «و جاهدوا فی الله حق جهاده» آنچنان که شایسته خداوند است در راه خدا جهاد کنید. یا «جاهدهم به جهاداً کبیراً» که جهاد تبلیغی و تبشیری حکیمانه دین و معارف الهی است.
روشها نیز در این عرصه ها بسیار مهم است و از همه مهمتر الگو بودن مجاهدان راه خدا و شایستگی و بایستگی برای ارائه چهره ای درخشان و جذاب و با نشاط و تأثیرگذار و انسان ساز و عالم پرور و صادق امین و قابل اعتماد و اطمینان از مکتب اسلام است که بسیار مهم و سرنوشت ساز است.
باید مؤمنان راستین این چنین باشند شاخص و صادق امین، مؤمن بالله و به رسول الله. عارف بالله و بالیوم الاخر دارای روحیه اتکای به نفس و اتکال علی الله.
باید اهل بیت رسول الله را الگو قرار دهیم و با الهام از ایشان راه ایشان را تداوم بخشیم و احیاگر کرائم اخلاق و محاسن آداب باشیم که ایشان گنجینه های رحمانی و تجلی کرائم قرآن کریم هستند قرآن مجسم و مظهر صدق و صفا و عدل و وفا و خزانه داران غیب و دربانان حریم یقین و پاسداران وحی و مؤمنان راستین و پاسداران سنن الهی و مدافعان حریم توحید و رسالت و مرزبانان علم و حکمت و معرفت هستند2.
10- پرهیز از آلودگی ها و انحرافات
سلامت انسان از انحرافات و آلودگیها و پرهیز از گناهان و لغزشها بزرگترین رمز موفقیت او در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی خواهد بود.
آلودگیها و انحرافات و گناهان عامل انحطاط و سقوط انسان است؛ گناه- فرد و جامعه را آلوده می کند و عامل سقوط و انحطاط یا اضمحلال می شود؛ در برابر آن حفظ و صیانت خود و جامعه از آلودگیها و انحرافات و مقاومت در برابر لغزشها و خطاها نشاندهنده صلابت و مقاومت انسان، عزم و اراده او، صلابت و پایمردی در راه خداست. یکی از معیارهای اصلی برای شناسائی انسانها و جوامع انسانی سلامت در برابر لغزشها و آلودگیهاست.
شاخص تقوی، عفاف، امانتداری و صداقت در کارها را بهترین نشانه ها در شادابی و پویائی و تحرک جوامع است؛ و آلودگی و انحرافات گوناگون اخلاقی و جنسی و اجتماعی، بزرگترین نشانه سقوط و انحراف و انحطاط است.
در جامعه اسلامی، ارزشها حاکم است و جرم و گناه و آلودگی و انحراف راه ندارد و ملاک جامعه اسلامی رعایت اصول و ارزشهاست والا با ادعا و تظاهر جامعه، اسلامی نخواهد شد. اگر ما در انتظار حکومت عدل جهانی هستیم باید زمینه ها و بسترها را برای آن شرائط فراهم کنیم، باید ارزشها گسترش پیدا کند- باید ملاکهای الهی حاکم باشد؛ باید صفات و اوصاف اهل تقوی فراگیر باشد؛ در جامعه اسلامی همگرائی، همدلی، همفکری، دین باوری و ورع و تقوی حاکم است؛ روح تعاون برا بر و تقوی و تواصی بحق و تواصی به صبر زنده است.
امر بمعروف و نهی از منکر رواج دارد- ارزشها زنده و گناه و آلودگی ها منفور است.
عفاف و پاکدامنی ارزش دارد؛ فساد و فحشا مطرود است؛ اهل تقوی عزیز و محبوبند و اهل فجور ذلیل اند. شایستگان سربلندند و آلودگان سربزیرند؛ لطف خداوند شامل حال همه است و برکات خداوند نازل و همه با یکدیگر در جهت رضایت خداوند همراه و همسو و وفادارند.
و اینست معنا و مفهوم امت اسلامی و امت قائمه به عدل و قسط و حق.

زندگینامه دانش آموز شهید حسین همتی –


شهید حسین همتی جشنی و شهیده راضیه کشاورز

مرداد ماه 1348 در طایفه جشنی (طایفه ای عشایری در شمال شرقی استان فارس) و در خانواده ای متدین و مذهبی کودکی دیده به جهان گشود که نامش را میرزا حسین نهادند.از کودکی دوست داشتنی و گشاده رو بود و به عنوان یک کودک باهوش و مودب مورد علاقه ایلاتیها بود.دوران کودکی را با همه شیرینی ها و تلخی ها سپری کرد و قدم در محیط علم و دانش نهاد.

حسین با توجه به مشکلات فراوان جهت تحصیل علم و دانش در آن زمان به خصوص برای عشایر و روستائیان، از همان ابتدا با جدیت و کوشش مشتاقانه قدم در مسیر فراگیری علم و دانش نهاد و لحظه ای از آن غفلت ننمود.

در ابتدای ورود به دبستان،به دلیل نبود مدرسه ابتدایی،چند ماهی در دبستان کمیل روستای"سنکر گمبان" درس خواند بعد از آن به ارسنجان رفت و در دبیرستان عسکری به تحصیلاتش ادامه داد.از همان ابتدای تحصیل با سختی ها و مشکلات فراوانی مانند دوری از خانواده،نبودن مسکن و غذای مناسب،دشواری تردد به محل زندگی و.....رو به رو بود ولی مشکلات زندگی کوچکتر از آن بود که بتواند او را از ادامه تحصیل باز دارد.در این مدت همراه با دوستانش در منزل اجاره ای زندگی نمود و با تمامی مشکلات آن هم برای یک دانش آموز هفت ساله،در کلیه درس ها با موفقیت قبول شد.علاوه بر درس خواندن در فعالیت های انفرادی و گروهی شرکت میکرد.زمانی که در دبیرستان عسکری درس می خواند هنوز انقلاب به پیروزی نرسیده بود و در بیشتر شهر ها تظاهرات و راهپیمایی به اوج خود رسیده بود،او با سن کمی که داشت همراه با دوستان در راهپیمایی ها شرکت می کرد و از همان روزها روحیه انقلابیش شکل می گرفت.

پس از مدتی دبستان عشایری در روستای"بکهدان" از روستاها ی طایفه جشنی تاسیس گردید و حسین به آن روستا سفر نمود،حسین بقیه سال های دوران تحصیل ابتدایی را در آنجا گذراند.پس از مدتی انقلاب به پیروزی رسید.او در این زمان فعالیت های اسلامی را انجام می داد.مثلا ظهرها دانش آموزان را جمع می کرد و نماز جماعت تشکیل می داد و برای آنان از رساله ی امام (ره) یکی دو مسئله را بازگو می کرد صبح ها نیز در مراسم صبحگاهی بجای برنامه های غیر اسلامی سرودهای انقلابی را با دانش اموزان می خواند.

در درس و مطالعه فردی موفق بود و به دیگر دوستانش هم کمک می کرد و آنها را به درس خواندن تشویق می نمود هر پنج شنبه و جمعه با معلم و برادرش کتابهای مناسب را انتخاب می کرد و به روستاهای منطقه"سرحد" و عشایر اطراف می رفت و کتابها را بین دانش آموزان تقسیم میکرد و یک هفته بعد کتابهای توزیع شده را جمع آوری می نمود.او در غیاب معلمان به نمایندگی از دانش آموزان مدرسه را اداره می کرد و نمی گذاشت مدرسه تعطیل بماند.

بعد از اتمام دوران ابتدایی به تحصیلات دوران راهنمایی ادامه داد و وارد مدرسه راهنمایی شهید بهشتی(سالار سابق)ارسنجان شد.در زمانی که وارد مقطع راهنمایی شد انقلاب پیروز شده و تحولات عظیمی در مراکز آموزشی روی داده بود جنگ در شهریور 59 13شروع شد و در این مقطع از زمان حسین فعالیت خود را بیشتر کرد و در مدرسه سه سال راهنمایی هم درس خواند و هم در جبهه با دشمنان اسلام و انقلاب جنگید و هر دو سلاح یعنی قلم و اسلحه را با هم به دست گرفت و این سعادت بزرگی بود که نصیب حالش گردید.

سال اول راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و در سال دوم به دلیل شرکت در جبهه های حق علیه باطل نتوانست به طور مستقیم در کلاس حضور یابد و در جبهه به صورت غیر حضوری درس هایش را ادامه داد.

در سال سوم راهنمایی دو نوبت در جبهه شرکت کرد و مانند سال قبل موفق به شرکت در امتحانات نوبت دوم نشد و در نوبت سوم در امتحانات شرکت کرد و با توجه به تمام مشکلات یک لحظه هم درس را رها نکرد.

در مدرسه کارهای هنری مانند تئاتر و سرود اجرا می کرد و مسئول کتابخانه و عضو انجمن اسلامی مدرسه بود. معلمانش در این دوران همه از او تمجید می کنند و او را میستایند.معلم اجتماعیش می گوید:در ایمان ایشان قوی و سیمای نورانی داشتند،افکار شهید همتی نشات گرفته ازرهبر بزرگ انقلاب اسلامی ا یران بود و ایشان علاقه خاصی به حضرت امام (ره) داشتند.

با توجه به اینکه آن موقع ،جنگ بود حسین هیچگاه درس را رها نکرد هربار که به جبهه می رفت کتابهایش را می برد و در آنجا در فرصتهای مناسب مطالعه می کرد.علاوه بر مطالعه کتابهای درسی ،قرآن،نهج البلاغه، مفاتیح و کتابهای شهید مطهری و .....را مطالعه می کرد و به مطالعه خیلی علاقه مند بود.علاقه زیادی به معلمان خویش داشت و هیچ گاه بی احترامی از سوی او نسبت به معلمان سر نزد حسین در طول سه سال راهنمایی دو بار عازم جبهه شد بار اول که میخواست به جبهه اعزام شودحدود سیزده سال داشت و با مشکل کمی سن مواجه شد از شناسنامه کپی گرفت و تاریخ آن را عوض کرد.قبل از اعزام به جبهه وصیت نامه ای را در تاریخ 29/8/61 نوشت و جهت آموزش دوره 45 روزه به مرکز آموزشی نزدیک شهرستان مرودشت رفت و پس از آموزش از مقر صاحب الزمان (عج)با گردان 1014 عازم اهواز و به پادگان شهید دستغیب و از آنجا به مقر شهید دست بالا واقع در عین خوش شد. در این مقطع حسین به صورت سطحی زخمی شد و در این اعزام سه ماه و هجده روز در جبهه بود.بار دوم به اندیمشک رفت در لشکر 19 فجر آموزشی شهید دست بالا ،گردان حبیب این مظاهر گروهان بقیه الله،رسته 1 بود و دومین وصیت نامه اش را در دشت عباس نوشت.(5/12/62)

حسین پس از گذراندن تحصیلات راهنمایی با شور و اشتیاق بیشتری تحصیلات متوسطه را آغاز کرد این مرحله از تحصیلات حسین نیز به دو قسمت سنگر مدرسه و سنگر جبهه تقسیم می شود. در امتحان ورودی دبیرستان عشایری شهید بهشتی شیراز شرکت کرد و قبول شد و عازم شیراز شد.دوری از خانواده و مشکلات دیگر او را از این امر مهم باز نداشت.سال اول و دوم دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت.و هم چنان به فعالیت های علمی،فرهنگی خود در شیراز ادامه می داد.هر بار که به جبهه اعزام می شد کتابهای درسی را همراه می برد و مطالعه می کرد حتی آخرین بار که به جبهه رفت و شهید شد کتابهای درسی اش همراهش بود بعد از شهادت تعدادی از کتابها با چند شمع و وسایل دیگر در کیفش بود. آن موقع او در مجتمع های آموزشی رزمندگان درس می خواند در سال اول و دوم طرح کار خود را در حرفه ی برق و الکترونیک گذراند و در این حرفه با درجه عالی قبول شد.

حسین در دوران متوسطه سنگر مهم جبهه را رها نکرد و با عشق و علاقه فراوان به عنوان یک بسیجی در این سنگر حضور یافت.او در زمانی که در دبیرستان عشایری شهید بهشتی شیراز درس می خواند در تاریخ 18/3/65 تقاضای اعزام به جبهه نمود و گواهی اشتغال به تحصیل از دبیرستانش گرفت تا در جبهه در مجتمع آموزشی رزمندگان به تحصیلات ادامه دهد.برای بار آخر در تاریخ 24/10/65 تقاضای اعزام به جبهه نمود و در همین اعزام در تاریخ 12/11/65 به مقام والای شهادت نائل آمد.هنوز حال و هوای حسین در بار آخر دیدار در خاطره ی اهالی روستای اسلام آباد نقش بسته است ،حال و هوای حسین در بار آخر ملکوتی بود و تبسمی دلنشین بر لبانش نقش بسته بود.این شهید بزرگوار به عنوان یک بسیجی از سپاه ارسنجان همراه با رزمندگان دیگر به مقر صاحب الزمان (عج) شیراز رفت و از آنجا به تیپ 35 امام حسن (ع) در 75 کیلومتری اهواز اعزام شد.در آنجا در گردان قمر بنی هاشم قرار گرفت و به عنوان تیربارچی انتخاب گردید.در شب عملیات و در معراج بهشت شلمچه،در مسئولیت تیربارچی و پس از شرکت در چند عملیات،در عملیات کربلای 5 به آرزوی خود می رسد و در حالی که یک لحظه تیربارش گیر می کند و در عین رفع گیر،با اصابت تیر مستقیم دشمن به سر،پس از حدود نیم ساعت به فیض عظیم شهادت آن آرزوی دیرینه اش رسید و امروز در روستای اسلام آباد به عنوان تنها شهید این روستا در کنار مدرسه "شهید همتی " مدرسه ای که به نام این شهید والا مقام است ،مثل ستاره ای نامش،یادش و آرامگاه ملکوتی اش در حال درخشش است.

شهید حسین همتی جشنی و شهیده راضیه کشاورز
نشسته از سمت راست – نفر سوم

ویزگی های بارز شهید حسین همتی در یک نگاه :

* مبارزه با رزیم شاهنشاهی در دوران ابتدایی و فعال در عرصه مبارزه با ر‍ژیم طاغوت

* موسس کتابخانه سیار در ایلات و روستاهای اطراف در آن زمان و تحت شرایط سخت

* دانش آموز فعال در عرصه فرهنگی چه در مدرسه و چه در روستا

* عضو انجمن اسلامی دانش آموزان شیراز

* نفر دوم مسابقات ناحیه دو شیراز

* نویسنده و بازیگر تئاتر

* دانش آموز نمونه علمی در رشته ریاضی فزیک

* سخنران و مداح

* اهل قلم بودن و نوشتن مطالب جذاب و رسا و....

* داشتن روحیه مدیریت با توجه به سن کم

شمه ای از وصیتنامه شهید:

خدایا تو را شکر می گویم که سعادت پیدا کردم و توانستم راهی را انتخاب کنم که حسین بن علی(ع) و یارانش و پیروان حقیقی اش انتخاب کرده اند.

با حفظ حجاب اسلامی ، این روش های غلط لباس پوشیدن را از بین ببریدو نگذارید که جامعه اسلامی آلوده باشد، همین مسئله خود یک مبارزه بزرگی است .

حتما هر کجا هستیدو در هر شغلی که هستید، فکر اسلام باشیدو ازاسلام دفاع کنیدو بجنگید نقشه های دشمنان را نقش بر آب کنید.

در سنگر مدرسه درس بخوانید و به فکر آینده مملکت اسلامی و اسلام باشید قلم را اسلحه خود و ورق کاغذ را صحنه مبارزه قرار دهید و اینگونه برای دفاع از اسلام و برای شکست دشمنان اسلام مبارزه نمایید.

به وصیت نامه شهدا گوش فرا دهید و به آنها عمل کنید که آنها چیزی جز حقیقت و چیزی جز اسلام نمیگویند.





زندگینامه شهیده دانش آموز راضیه کشاورز- شهید شاخص استانی قشر دانش آموز


مادر تازه از سفر سرزمین عشق کربلا باز گشته بود و هنوز هم بوی بین الحرمین میداد آرام شروع کرد به صحبت کردن ، اشک در چشمانش حلقه زده بود ، ناگهان سمت نگاهمان به طرف اتاقی رفت که از آن بوی یاس به مشام میرسید اتاق آسمانی شهیده راضیه کشاورز... روی تخت خوابش پر بود از مدال و لوح افتخار...از دور بچه ها میدیدند و آرام اشک میریختند و به حرف های مادر گوش می دادند ....

نماز ظهر را در اتاق شهیده خواندیم حال و هوای چادر نماز و کتاب مناجات و عهد نامه راضیه ما را منقلب کرده بود بچه ها آرام زیر لب می گفتند : ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده....

بسیجی شهیده راضیه کشاورز در تاریخ 11/6/1371در شهرستان مرودشت و در خانواده ای مذهبی که پدرش نیز از یادگاران دفاع مقدس می باشند دیده به جهان گشود ، تحصیلات ابتدایی را تا سوم ابتدایی در دبستان شهدای کمپ پتروشیمی در شهرستان مرودشت وچهارم و پنجم ابتدایی ، تحصیلات راهنمایی و دبیرستان را در شیراز ادامه داد.عضو فعال بسیج و دانش آموز ممتاز علمی با معدل بالا بود . از نظر اخلاقی همین بس که او دارای مقام حجاب و عفاف برتر درآموزشگاه بود. کسب مقام های عالی و برتر در مسابقات قرآن ، در مسابقات ورزشی کاراته در سطح استان و کشور ( دارای کمر بند مشکی دان یک کاراته ) از فعالیت های اجتماعی این بسیجی شهیده بود .در تربیت او نور قرآن اثر داشت و بدون اینکه کلاس قرآنی رفته باشد از صوت قرآن خوبی برخوردار بود بسیار خوب قرائت می کرد و مشغول حفظ قرآن بود .او در همان سال شهادت برای مسابقات کشوری قرآن کریم انتخاب شده بود.اهل کار فرهنگی بود و در مدرسه ساعات بیکاری را صرف دوستانی میکرد که از لحاظ درسی ضعیف بودند . تا اینکه در یکی از روز های بهار سال 1387و در حادثه بمب گذاری ایادی استکبار جهانی در حسینیه سید الشهداء شیراز به قافله شهدا می پیوندد. عاشق واقعی حضرت زهرا (س) بود و در عمل نشان داده بود اردیبهشت ماه قصد زیارت کربلا را داشت که خودش کربلایی شد. با جراحت فراوان و پهلویی شکسته 18 روز در بیمارستان ماند او به مادر سادات اقتدا کرده بود و روز هجدهم بستری مصداق آیه " یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه..." گردید. «روحش شاد»

وی‍‍ژگی های بارز شهیده راضیه کشاورز :

* بسیجی فعال و عضو بسیج دانش آموزی

* شرکت در مسابقه نهج البلاغه و کسب مقام

* دارای مقام حجاب برتر در مدرسه

* دانش آموز ممتاز علمی با معدل بالای 19و تحصیل در رشته تجربی

* نفر برتر مسابقات قرآن بسیج

* شرکت در مسابقات درس هایی از قرآن کریم

* کسب مقام برتر قرآن کریم در مسابقات ناحیه و شرکت در مرحله پنج گانه

* نفر اول مسابقات کشوری المپیاد بانوان پتروشیمی در رشته کاراته انفرادی

* کسب مقام دوم گروهی در مسابقات کاراته المپاد کشوری بانوان پتروشیمی

* در حال حفظ قرآن کریم و حفظ دو جزء قرآن

* کسب مقام اول در رشته قرائت در مسابقات کشوری صنعت نفت

* دارای کمربند مشکی دان یک کاراته

* فعال در عرصه فرهنگی

* عنوان شهیده برتر جوان در جشنواره حضرت علی اکبر (ع)

* چاپ شرح حال شهادت و دل نوشته شهیده با امام زمان (عج) در کتاب مهر مادر ( چهل روایت از ارادت شهدا به مادرشان حضرت زهرا (س) و عنایت حضرت به شهدا ) گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی

* مسلط به زبان انگلیسی و پشت سر گذاشتن دوره های آموزش زبان با نمرات بالا

* دارای ذوق هنر نقاشی

*روایت گری مادر شهیده در مدارس و هدایت شدن دانش آموزان به صراط مستقیم با معرفی الگوی شهیده

لبیک سرخ فاطمی اینجا کنار سجده ات

دشت اقاقی ها همه در انتظار سجده ات

عهدتووذکرلبت یابن الحسن یابن الحسن(عج)

تا آسمانها می رود درهر بهارسجده ات

گفته ها و نوشته های شهیده :

* در ابتدای کتا بهای درسی اش فرموده حضرت امام (ره) را نوشته بود: "عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید"

* گوشی که صدای حرام بشنود صدای امام زمانش را نمی شنود و چشمی که حرام ببیند امام زمان (عج) را توفیق پیدا نمی کند ببیند.

* خدایا ....آمریکای جهانخوار از بین برود و مردم بی گناه فلسطین از دست اسراییلی ها نجات بده

* اشک هایم هر جمعه صفحات دعای ندبه را خیس می کند من آنها را جلوی پنجره اتاقم می گذارم تا بخار شود و به دیدار خدا رود به امید روزی که شمشیرم بالا رود و بر سر دشمنانتان فرود آید.

* چشمان انتظار کشیده من هر جمعه به یادت اشک میریزد و پاهایم سست می شود تا به مهدیه نزدیک خانمان بروم.

* بیا و مرا صدا کن دستهایم را بگیر و بلند کن مرا ، مرا با خود به دشت پر گل اقاقی ها ببر.

* آقا تو رو خدا توفیق اشک ریختن تو این دعاها به من بده هر شب هم به یاد خانم فاطمه زهرا (س) شبی 5صفحه قرآن بخونم.

* تسبیحات خانم فاطمه زهرا (س) را همراه با الگو برداری از حجاب و عفاف و ادب و اخلاق سرلوحه زندگی خود قرار دهم.

* می خواهم با درس خواندنم به انقلاب خدمت کنم .با درس خواندن شکرگزار زحمات والدین باشم.

شهدا اصحاب آخر الزمانی سید الشهدا هستند و راه آنها عشق و اطاعت است و وفاداری

سید شهیدان اهل قلم شهید مرتضی آوینی